بسمه تعالی
درحاشیه تغییر واحد پول از ریال به تومان (سید ضیاء الدین جوادی ) 18/9/95
گویا تنها سکه رایج زمان هخامنشیان که به «دریک» یا «زریک» ( پاره زر) موسوم بودواژه ای پارسی است واز آن به بعد، دینار و درهم که در عصر پارتیان و عصرفرزندان ساسان رایج بود و خلفای اسلام نیز از آن استفاده می کردند تا نامهای متاخرترچون عباسی و تومان و قرآن وحتی ریال رایج کنونی، همگی واژگان بیگانه بوده اند در عصر قاجاریه قران رسمیت بیشتری داشت و در عصر پهلوی و درتاریخ 27 اسفند 1308 هجری شمسی « ریال » که واِژه ای اسپانیایی است و از واژه یا سکه رویال( Royal (آنان برگرفته شده است رسماً به عنوان واحد پول رسمیایران تعیین شد. ونه شگفت که واژه مغولی «تومان» - یا به تخفیف ( تومن ) - که به معنی ( ده هزار می باشد و فرمانده ده هزار سرباز را در ساختار نظامی بعداز مغول ، امیر تومان ، می گفتند) بیشتراز «ریال » در محاورات مورد استفاده قرار می گرفت . اکنون به علت ضعف ارزش پول ملی ( ریال ) و سیمرغ گونه شدن آن ،که نه ارزشی از آن در جامعه مشهود است و نه وجود جسمانی آن؛ (نه سکه ای به عنوان یک ریالی وجود دارد و نه با آن ریال احتمالی ، توان خرید کمترین کالایی میسر است ) . به نظر می رسد براساس مصوبه دولت کنونی جمهوری اسلامی، « تومان » مغولی جایگزین « ریال » اسپانیایی می شود .قبل از ورود به بحث این تبدیل تاریخی ( !! ) لازم به ذکر است که واژه « پول » نیز مجهول التبار ( !! ) است زیرا فقط در سفر نامه ناصر خسرو گزارشی آمده است که در شهر اخلاط: «.. به سه زبان سخن گویند : تازی و پارسی و ارمنی ؛ و ظن من آن بود که اخلاط بدین سبب نام آن شهر نهاده اند و معامله آنجا به پول باشد و رطل ایشان سیصد درم باشد .» سفرنامه ناصر خسرو .دبیرسیاقی .1370،زوار، ص 10)..ذکر این نکته نیز لازم می نماید که کلمه پل به معنی جسر ، در رسم الخط قدیم( با : واو = پول ) بسیار آمده است که آن را نباید با پول مصطلح کنونی اشتباه کرد . وباز هم لازم به ذکر است که واژه ریال نیز باقی مانده اثار تسلط اسپانیولی ها و پرتغالی ها در خلیج فارس و سیطره آنان در آبهای شرق آفریقا و اقیانوس هند و . می باشدو در عربستان نیز همانند ایران ریال آنان به عنوان واحد پول بکار می رود .
اما واژه تومان که بیشترازریال مردم ایران با آن آشنا می باشند همانگونه که گفته شد بطور غیررسمی بر مسند ارزش پول نشسته و همگان از آن واژه استفاده می کردند و دولتمندان و مسئولین مالی کشور نیز سردر گم آن که چکار کنند . برابر قانون باید در اسناد رسمی مالی، از ریال استفاده کنند اما در گزارشهای شفاهی ناگزیر از کاربرد تومن ( و نه تومان ) بودند . دو حکومت موازی هم در اصطلاحات مالی ، که حاکم مشروع ( ریال ) در حاشیه حکومت نارسمی ( تومان ) بود ؛و به نظر می رسد تصمیم دولت فخیمه گامی برای تعیین تکلیف این دو حاکم مالی بوده است و اقدامی به جا ویا حد اقل ، در حیطه تصمیمات آنان ؛که ( صلاح مملکت مالی خویش ، خسروان دانند ومارا با آن کاری نیست که گفته اند : حدیث من ز مفاعیل و فاعلات بود – من از کجا ، سخن سرّ مملکت زکجا !؟ باز هم ذکر این نکته لغوی و بلاغی لازم است که ایران، از جهت کاربرد لغوی، اکنون مملکت محسوب نمی شود زیرا درلغت عرب ، مملکت: کشوری محسوب می شود که ملک یا پادشاه ، مانند مملکت العربیه السعودیه یا مملکت الاردنیه الهاشمیه ؛ ودرایران،«مملکت» به تاریخ سپرده شده و جای آن را جمهوری اسلامی گرفته است .
به هرحال تصمیم به رسمیت تومان مغولی جای تامل و بررسی بیشتری دارد زیرا این تحول مستم صرف هزینه هایی از جهت تثبیت این تغییر در معاملات داخلی و خارجی و نشر اسکناس های جدید و حواشی روانی این تغییرات در بازار های مالی وامثال آن است و حال که باید تن به چنین عمل جراحی داد باید به جنبه های زیبایی این جراحی وترمیم پلاستیکی آن هم توجه کرد . آیا نمی شود نام زیباتر و متناسب با تاریخ و فرهنگ ایرانی لغتی رابرگزید که هم آقای اقتصاد و مالیه ایران از وابستگی و نفقه ی همسری ناموجود به عنوان ریال خلاص شود وهم در جایگزینی آن، به کنیز مطبخی والبته آشنای « تومان» نیز وابسته نشود؟ اکنون زمانی است که باید سلیقه به کاربرد واگر همسر اسپانیولی ریال ، مطلقه می شود ، آبجی تومان بر مسند آن ننشیند ( آبجی واژه ای مغولی است مرکب از آغا + باجی که به تخفیف آبجی گفته می شود والبته در فارسی به خواهر اطلاق می شود و در مغولی چنین مفهومی ندارد و منظور نگارنده دومی است )
به هرحال واژگان زیباتر و دلنشین تر و مناسب تری در فارسی وجود دارد که می توان در این گذر مهم تاریخی – مالی از آن سود برد . در چند سال گذشته و درزمان دولت دهم نیز این بحث در مطبوعات در گرفت و نظریاتی هم از استادان گرامی زبان فارسی، به عنوان پیشنهاد لغت برای جایگزینی واژه «ریال » اعلام گردید که سبب شادی روحی و تفریح بسیار گردید که با اجازه همان اساتید فخیمه ادبیات :« خواهشاً !! از آن نظریات ابراز نفرمایند و حتما و حتما نیز نظرات احتمالی استاد بزرگوار میر جلال الدین کزازی را ملحوظ نفرمایند (.ان شاء الله )
درباره این سایت